زندگی کردن در تهران سخت شده است. این را تمام شهروندان در هر سطح طبقاتی و اجتماعی تایید میکنند. سختتر از همه مساله مسکن است. در این کلانشهر پرهیاهو همه صاحب خانه نیستند و مبلغ اجاره فراتر از درآمدهاست! باید گفت سالهاست تهران، برای نفس کشیدن گران شده است!
مسکن در تهران به بلعندهی اصلی درآمد مردم تبدیل شده است. ۵۷ درصد از حقوق تهرانیها تنها خرج مسکن میشود؛ عددی بیسابقه که زندگی را برای بسیاری نه دشوار، بلکه گاه ناممکن کرده است. خانهای که قرار بود پناه و آرامش باشد، حالا به بزرگترین دغدغه و کابوس شبانهروزی خانوادهها تبدیل شده.
این عدد نهتنها یک «رکورد تاریخی» در بودجه خانوار است، بلکه آینهای از بحران عمیق در اقتصاد شهری ایران به شمار میرود. استاندارد جهانی سهم مسکن در سبد خانوار را بین ۲۰ تا ۳۰ درصد تعریف میکند و در تهران این هزینه چیزی حدود دوبرابر است! مسکن برای بسیاری از خانوادهها دیگر یک نیاز اولیه نیست، بلکه به کابوسی دائمی تبدیل شده است.
وقتی بیش از نیمی از درآمد ماهانه تنها برای سقفی بالای سر خرج میشود، دیگر چه چیزی برای تغذیه، آموزش، درمان یا حتی حداقلی از تفریح باقی میماند؟ فشار تورمی بهویژه در تهران بهحدی است که زندگی در این شهر برای طبقه متوسط هر روز دشوارتر میشود و میل به مهاجرت داخلی به حاشیهها یا استانهای ارزانتر شدت گرفته است.
این فشار البته فقط مختص تهران نیست. در البرز ۴۴.۷ درصد و در فارس ۴۴.۲ درصد از حقوق خانوادهها صرف هزینه خانه میشود. بحران آرامآرام از پایتخت به همهجا سرایت کرده است.
نتیجه روشن است: خانوادهها دیگر پسانداز ندارند، طبقه متوسط کوچکتر میشود و مهاجرت به حاشیهها یا شهرهای کوچک سرعت میگیرد و شکاف طبقاتی عمیقتر میشود. اگر مسکن بهعنوان پایهایترین نیاز، اینگونه دستنیافتنی شود، امنیت روانی و اجتماعی جامعه هم دیر یا زود به چالش کشیده خواهد شد.