عقلای قوم و حتی کارشناسان اقتصادی مملکت، به خوبی می دانند که ترسیم «خط فقر» وقت می خواهد و زحمت دارد. الکی نمی شود خط فقر اعلام کرد.
خط استوا نیست که سرش را بگیریم دور زمین بکشیم. محاسبات ریز و درشت و درست لازم دارد. کشکی نمی شود خط کشید.
درآمد ۵۰ میلیون تومان: خط فقر شدید اللحن با قدرت ۴ درجه در مقیاس ریشتر
درآمد ۴۰ میلیون تومان: خط فقر عجیب و خارق العاده همانند موجودی به نام « واتو واتو»
درآمد ۳۰ میلیون تومان: خط فقر محیرالعقول و الاقوال یا عجایب هشتگانه ی گرو نهگانه
درآمد ۲۵ میلیون تومان: خط فقر زیر فقر یا دو قدم مانده به بدبختی و بیچارگی
درآمد ۲۰ میلیون تومان: خط فقر موزه ای. قابل نمایش در موزه های معتبر و مشهور
درآمد ۱۵ میلیون تومان: خط فقر زیر خاکی یا منقرض شده . قابل جست و جو در لابلای سنگواره ها و فسیل ها ی هسته ای یا غیر هسته ای
درآمد ۱۰ میلیون تومان: خط فقر بی کفنی. برای معدود کسانی که با این حقوق الکی زنده اند یا چون هنوز بدن شان گرم است، خودشان حالی شان نیست.




