جهیزیه دادن در توان همه خانوادهها نیست، آماده کردن وسایل یک زندگی کامل نه منطقی است نه عادلانه! مخصوصا اگر یک خانواده چند فرزند داشته باشد!
جهیزیه در گذشته هرچه بود کاش در همان گذشته باقی میماند. زیرا امروز تبدیل شده به مسابقهای نانوشته و رقابتی میان خانوادهها برای اثبات شأن و طبقهشان.
از طرف دیگر خیلی از خانوادهها دلگرم به وام ازدواج هستند. وامی که مبلغ زیادی ندارد ولی اگر دختر و پسر هر دو با هم آن را هزینه کنند تاحدودی مفید به نظر میرسد! با اینکه پرداخت قسط وام خودش نیاز به توان مالی دارد ولی اگر جوانی بخواهد زندگیاش را با صفر مطلق شروع نکند پشتوانهی خوبیست.
گاهی سوال پیش میآید که اگر خانوادهها خودشان را کنار بکشند و جهیزیه دادن حذف شود آیا با وام ازدواج میشود یک زندگی را ساخت؟ آیا حذف سنتهای فرسوده که به مرور میتواند اتفاق بیفتد با جایگزینی این روش امیدبخش خواهد بود؟ آیا جوانهایی که دوست دارند همیشه مستقل باشند و از نوجوانی در مقابل پدر و مادر قدعلم میکنند تا استقلالشان به رسمیت شناخته شود، میپذیرند که خودشان لوازم زندگیشان را تهیه کنند؟ ذره ذره؟ و یک زندگی را با هم شکل بدهند؟!
واقعیت این است: زندگی که با قسط شروع بشود سخت است. پیامهای هر ماههی بانک، کرایه خانه، فشار بار زندگی و… گاهی باعث میشود سر عشق خم شود.
نه جهیزیه توجیه منطقی دارد و نه وامها میتوانند ضامن خوشبختی جوانان باشند. باید نقطه تعادل را پیدا کرد تا الاکلنگ زندگی ما را به زمین نکوبد و به آسمان پرت نکند! پذیرش اینکه دو نفر بتوانند در کنار هم به آرامی خانهای را پر کنند از هر سنتی مهمتر و حیاتی تر است.




